گاه جلوی آینه می ایستم...
خودم را در آن می بینم...
دست روی شانه هایش می گذارم...
و می گویم:
چه تحمل دارد...
دلت...!

آرامتر تکانش دهید
مرگ مغزی شده.. باید زودتر دفن شود..
چیزی برای اهدا هم ندارد..
احساسم است!
تا همین دیروز زنده بوده
خودم دیدم
کسی لهش کرد و رفت...

نظرات شما عزیزان:

نگار

ساعت9:56---29 فروردين 1393

[وب سایت]

آهنگ وبت فوق العاده ست.
احساساتی شدم

sajjad

ساعت12:21---10 فروردين 1393

[وب سایت]

داداش چی شده؟؟؟؟ ..چرا اینقد غمگین بود؟؟؟ ..عادت ندارم ناراحت ببینمت داداشی
پاسخ:ای داداش اینم ماییم دیگه میجنگیم رو به جلو

مریم

ساعت9:47---10 فروردين 1393

[وب سایت]

حــــواست بـہ دلت باشد

آن را هـ ــر جایــ ـی نگــذار!

ایــن روزهــــــا دل را میــدزدند . . .

بــعد ڪہ بہ دردشـــان نـخــورد

جـای صـــندوق پـست آنــ ــرا در سطل آشـــــغال مے اَندازند !

و تــو خوب مـیـــدانے دلے که اَلمثنے شد!

دیــگر دِل نمـیشود


پاسخ:ممنون خواهرم

سهند

ساعت14:37---9 فروردين 1393

از جلو چشام خفه شو

چه مرگته؟
پاسخ:حوصله شوخی ندارم سهند باشه واسه بعد

بهار

ساعت12:18---9 فروردين 1393

سهند

ساعت17:34---8 فروردين 1393

چت شده تو؟؟

چرا جوابمو نمیدی؟
پاسخ:حرف نزن پسر به هم ریختم

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: